۱۳۹۱ مرداد ۱۸, چهارشنبه

48

رفته بودم به آقاعه می‌گفتم میخ ِ دوپا دارین؟
سرش رو انداخته بود پایین هار هار می‌خندید. ‏
هی می‌گم چشه این؟
بعد دیدم با دستم دارم رو میزش را می‌رم.‏
خواهر و مادر ِ بادی‌لنگوعج، سلام.‏

۱۳۹۱ تیر ۲۲, پنجشنبه

47

یه شاگرد هم داره پیرمرد، آمریکاس.‏
 همکاری می‌کنه بامون.‏
 هر چند وقت یه بار هم با اسکایپ حرف می‌زنیم. ‏
منتاها معذورات اسلامی-اخلاقی نمی‌ذاره دوتامون تو یه کادر جا شیم.‏‏