چهار روز یه بار میام هی این نقاشیاتو میبینم، هر از گاهی کامنتا رم باز میکنم. بعد یه چیزی برام جالب بود، اونم اینکه من به این فکر نکردم که این پستها میتونن داستان باشن، به نظرم همه چی واقعی بود و واقعیت داشت، چون جزئیاتم داشت دیگه، دلمه درست کردن، برگ دستمال کشیدن. بعد یه بار دیدم یکی کامنت گذاشته اینا واقعیان یا داستان؟ ببین یهو خورد تو ذوقم. وا مگه میشه اینا داستان باشه، معلومه که واقعیه. خیلی خرم انصافا حالا اصلا اومده بودم یه چیز دیگه بگم ... آها، یاد فیلم آرتیست افتادم با این پست.
۱۰ نظر:
تو بایدِ باید "کشف" بشی ، شایدم شدی من خبر ندارم .
حالت فعلی من! آستینی که دلم می خواست توش یه آدم باشه.
miss him.
یادم رفت چی میخواس ام بگم.... وری وری ساری و از این حرفها
عالی !
اينا خيلي خوبن
حس داره
واقعن حس داره
پس کی آقاهه میاد الان چند ماه شد که خب .
خیلی خوبه
چهار روز یه بار میام هی این نقاشیاتو میبینم، هر از گاهی کامنتا رم باز میکنم. بعد یه چیزی برام جالب بود، اونم اینکه من به این فکر نکردم که این پستها میتونن داستان باشن، به نظرم همه چی واقعی بود و واقعیت داشت، چون جزئیاتم داشت دیگه، دلمه درست کردن، برگ دستمال کشیدن. بعد یه بار دیدم یکی کامنت گذاشته اینا واقعیان یا داستان؟ ببین یهو خورد تو ذوقم. وا مگه میشه اینا داستان باشه، معلومه که واقعیه.
خیلی خرم انصافا
حالا اصلا اومده بودم یه چیز دیگه بگم ... آها، یاد فیلم آرتیست افتادم با این پست.
من که حتا فیلم آرتیستم ندیدم :-<
ارسال یک نظر