اون گلابی
۱۳۹۱ آذر ۱۷, جمعه
51
۱۳۹۱ مهر ۱۴, جمعه
50
۱۳۹۱ مهر ۶, پنجشنبه
49
۱۳۹۱ مرداد ۱۸, چهارشنبه
48
رفته بودم به آقاعه میگفتم میخ ِ دوپا دارین؟
سرش رو انداخته بود پایین هار هار میخندید.
هی میگم چشه این؟
بعد دیدم با دستم دارم رو میزش را میرم.
خواهر و مادر ِ بادیلنگوعج، سلام.
۱۳۹۱ تیر ۲۲, پنجشنبه
47
یه شاگرد هم داره پیرمرد، آمریکاس.
همکاری میکنه بامون.
هر چند وقت یه بار هم با اسکایپ حرف میزنیم.
منتاها معذورات اسلامی-اخلاقی نمیذاره دوتامون تو یه کادر جا شیم.
۱۳۹۱ خرداد ۲۱, یکشنبه
46
۱۳۹۱ خرداد ۲, سهشنبه
45
۱۳۹۰ اسفند ۲۸, یکشنبه
44
۱۳۹۰ بهمن ۹, یکشنبه
43
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)